گیتا جونیگیتا جونی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 4 روز سن داره
برديا جونیبرديا جونی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 26 روز سن داره

ستاره هاي زمینی

جمعه شب - خونه خاله بیتا

   جمعه شب واسه همون برنامه دورهمی خانوادگی شام رفتیم خونه خاله بیتا اونجا کلی با دایی رضا و خاله رویا و طاها جون فوتبال بازی کردی تا حالا این قدر شنگول ندیده بودمت کلی ذوق کرده بودی با چنان هیجانی بازی می کردی که بقیه از دیدن حال و احوالت خندشون گرفته بود یه بازه زمانی هم رفته بودی رو گردن دایی رضا و بنده خدا دایی رضا تو همون حال بازی می کرد       وقتی محبت دختر خاله پسر خاله گل می کنه گوشواره گیلاسی هدیه خاله بیتا برای دایی رضا به مناسبت تولدش که 14 خرداده     ...
14 خرداد 1395

روزهای پر از نگرانی

یکشنبه شب 95/3/6  واسه آزماییشاتم رفتم مشهد خونه خاله ماری و صبح دوشنبه اقا مرتضی من و خاله ماری رو  رسوندن مطب خانم دکتر برادران در تموم مدت راه به خاطر ازمایشی که امکان داشت خانم دکتر بگه باید انجام بدم کلی استرس داشتم که بعد دیدن جواب ازمایشم گفت لازمه انجام بشه موقعی که قبل نمونه گیری خانم دکتر داشت بوسله سونو محل ورود سرنگ رو مشخص می کرد و من از شدت ترس و استرس این کار حسابی دست و پام رو گم کرده بودم گفت چه پسر شیطونی داری و اونجا بود که فهمیدم نی نی جدیدمون پسره بعد ازمایش به توصیه خانم دکتر که گفت باید چند روزی استراحت داشته باشی و نمی تونی بری شهرستان مشهد موندم و چهارشنبه ظهر با پرواز بر...
6 خرداد 1395

ای مسیح آل پیغمبر سلام انتهای سوره ی کوثر سلام

ای مسیح آل پیغمبر سلام انتهای سوره ی کوثر سلام ای قدم هایت صراط المستقیم حافظ آیات قرآن کریم ای امام صالحان در روی خاک اکفیانی اکفیان روحی فداک   95/3/3 امروز خاله ماری زنگ زدن و گفتن خدا رو شکر به لطف خدای مهربون جواب آزمایش مامان نرمال بوده **************************** چند وقت پیش قبل اینکه جواب آزمایش مامان بیاد خواب دیدم مراسم عزاداریه امام حسینه و ما رفتیم درخش البته جایی که تو خواب دیدیم برام آشنا نبود ولی دیدم زن دایی مامانی واسه هیئت عزادارا برنج می پزن خودم هم داشتم حبوبات می شستم واسه آش نذری که تو خواب دیدیم قراره شب بپزم بعدا که تعبیر خوابم رو نگاه کردم نوشته بود دیدن خواب ب...
2 خرداد 1395

دخملی مریضه

دختر گلم از دیشب یه کم سرفه میکنی و آخر شب هم یه خورده تب داشتی امروز عصر قراره بریم دکتر ان شاا... که چیز خاصی نباشه *************************** سلام عشق مامان روز سه شنبه عصر بردیمت دکتر  لوازم پزشکیت رو هم بردیم که موقع معاینه آقای دکتر سرت با اونا گرم باشه ولی تو فاصله ای که نوبتمون بشه همه بچه ها و باباهاشون رو تو اتاق انتظار معاینه کردی بعد معاینه دکتر گفت یه سرماخوردگی ویروسیه و چیز خاصی نیست حتی دارو هم ننوشت چون چیزایی رو که گفت تو خونه داشتیم و من از شب قبل برات شروع کرده بودم  فقط یه انتی بیوتیک نوشت که گفت اگه سرفه هات بدتر شد بگیریم و برات شروع کنیم که متاسفانه از شب بعد حالت خیل...
28 ارديبهشت 1395