گیتا جونیگیتا جونی، تا این لحظه: 11 سال و 8 ماه و 3 روز سن داره
برديا جونیبرديا جونی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 25 روز سن داره

ستاره هاي زمینی

کودک دوست داشتنی من

جونم برات بگه که این آخر فروردینی حسابی درگیر بودیم آخر ماه دوباره رفتیم مشهد واسه انجام کارای بانکی خونه مشهد ضمن اینکه بابا هم کار اداری داشت خلاصه دوشنبه شب رفتیم و جمعه صبح برگشتیم اما مامان بیچاره مجبور شد  دوباره دوشنبه شب تنهایی بره مشهد واسه یک سری آزمایشات پزشکی و شما برای اولین بار شب تنهایی موندی خونه مامانی تا روز چهارشنبه که من برگشتم و جالب اینکه اصلا هم بی قراری نکردی   حتی فکر کنم بدت نمی یومد بیشتر مشهد می موندم ...
14 ارديبهشت 1395

این روزها

سلام ملوسک مامان اول از همه اینکه یکشنبه ظهر نهار دعوت باباجون بودیم هتل کوهستان مناسبتش هم آمدن یکی از دوستای شمالی بابا جون به بیرجند بود سه شنبه شب هم رفتیم عید دیدنی خونه آمنه خانم دختر عمه بابا شب که بابا اومد خونه تا حاضر بشیم و بریم باصدای در  از خواب بیدار شدی و چون هنوز دلت می خواست بخوابی یه خورده بداخلاق شدی و تنها با این بهونه که قرار شد شیشه عرق نعنا رو هم با خودت بیاری و واسه همه اونجا عرق نعنا بریزی خوش اخلاق شدی آخه نه اینکه خودت علاقه خاصی به عرق نعنا داری فکر می کنی همه همین حس رو دارن به قول خودت نع نا سه شنبه صبح هم چون مامانی یه خورده سرما خورده ساعتای 10.5 باب...
26 فروردين 1395

12 فروردین

  12 فروردین که بعد یه بارندگی خوب بهاره طرفای ظهر رفتیم یه دوری بزنیم و از اونجا هم به اصرار شما واسه نهار رفتیم شمس العماره که خوش گذشت البته مامان از روز قبلش سرما خورده بود و چندان حالش خوب نبود واسه همون 13 هم نرفتیم باغ باباجون و خونه موندیم   میدون جلوی خونه                 رستوران شمس العماره   و اینم از گلکاری های عیدانه بابایی   و بالاخره گیتاجونی موقع ناراحتی ...
16 فروردين 1395

عید دیدنی

سلام نفس مامان امسال عیدچون مامانی نبودن عملا عید دیدنی جایی  نرفتیم تا اونا هم از سفر برگردن فقط شنبه عصر رفتیم خونه خاله رویا تا دایی حسین (دایی مامان) رو که اونجا دعوت بودن ببینیم یکشنبه شب هم شام دایی جان رو به همراه مهزادجون و آقا کیان والبته خاله رویا و عمو علیرضا دعوت کردیم خونه که خیلی خوش گذشت و دیشب هم رفتیم خونه خاله بیتا     سفره هفت سین خاله رویا               و البته شب دعوتی دایی جان   ...
10 فروردين 1395

مشهد

              رستوران رضایی که این چند روز به جز روز آخر نهار رفتیم اونجا     و اینم روز آخر رستوران کاخ که توصیه می کنم حتما برین به خصوص که بوفش هم رایگانه بعد نهار هم رفتیم عکاسی               عید دیدنی خونه علی آقا پسر عمه بابا که مشهد هستن و بعد خونه عموی بابا رفتیم اونجا     و اینم عید دیدنی خونه عموی بابا ...
9 فروردين 1395