این روزها
سلام گیتای مامان
یک هفته ای می شه که زن عموی بابا امدن بیرجند(مامان زهره جون و حمید جووووون و منصوره جون و مرضی جون)
سه شنبه شب شام دعوت بابایی بودیم شمس العماره و طبق معمول رو میزای تو حیاط نشستیم ولی اخر شب به قدری هوا سرد شده بود که واسه خوردن شیرینی و چای به یکی از اتاقا پناه بردیم
دیروز ظهر هم دعوت عمو صادق بودیم هتل کوهستان
سه شنبه شب هم دعوت ما مهمانسرای جهانگردی و احتمالا یه کیک کوچولو هم واسه تولد شما و بردیا بگیریم و ببریم البته بدون اینکه کسی بدونه
تا یه نیم ساعت دیگه هم بابا بردیا رو می بره مرکز بهداشت واسه واکسن یک سالگی اخه به خاطر مریضیه هفته ی گذشتش نشد سر موعد بره
دعوتی بابا جون - شمس العماره
دعوتی عمو صادق -هتل کوهستان
شنبه شب خونه ی خاله رویا
دوشنبه ظهر -96/7/3 - ولیمه ی مکه عمه ی عمو علیرضا
-مهمانسرا پر بود و رفتیم شمس العماره-