کودک دوست داشتنی من
جونم برات بگه که این آخر فروردینی حسابی درگیر بودیم آخر ماه دوباره رفتیم مشهد واسه انجام کارای بانکی خونه مشهد ضمن اینکه بابا هم کار اداری داشت خلاصه دوشنبه شب رفتیم و جمعه صبح برگشتیم
اما مامان بیچاره مجبور شد دوباره دوشنبه شب تنهایی بره مشهد واسه یک سری آزمایشات پزشکی و شما برای اولین بار شب تنهایی موندی خونه مامانی تا روز چهارشنبه که من برگشتم و جالب اینکه اصلا هم بی قراری نکردی حتی فکر کنم بدت نمی یومد بیشتر مشهد می موندم
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی