گیتا جونیگیتا جونی، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 27 روز سن داره
برديا جونیبرديا جونی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 18 روز سن داره

ستاره هاي زمینی

کودک دوست داشتنی من

1393/6/15 7:33
219 بازدید
اشتراک گذاری

سلام دختر گلم 

اول از همه اینکه بابایی روز پنجشنبه باگروه کوهنوردی ادارشون رفتن اشترانکوه تو استان لرستان و البته بازدید از دریاچه زیبای گهر . صبح که با هم تلفنی صحبت می کردیم تازه پیاده روی به سمت دریاچه رو شروع کرده بودن روز ۴ شنبه هم قراره برگردن و تو این چند روز ما مهمون مامانی هستیم

بعدش بگم برات از هنرای این چند وقتت  :

 یه مدتی خاله رویا در بدر دنبال کلیدایی می گشت که آخرین بار دست شما رویت شده بود آخه تا کیفی روی زمین می بینی می ری سراغشو همه محتویاتش رو خالی می کنی اگرم داخلش کلید باشه ورش می داری و راه می یوفتی دور خونه و هر جا سوراخ سمبه ای پیدا می کنی کلید و می کنی داخلش و مثلا به خیال خودت قفل و باز می کنی خلاصه تا اینکه دیروز مامانی موفق شد کلید رو پیدا کنه حالا بگو از کجا از داخل سبد کاغذای باطله خاله رویا ظاهرا انداختیش اون تو ولی دیگه نتونستی درش بیاری حالا خدا رو شکر که پیدا شد

 عروسکت رو که می ذارم رو پات که بخوابونی با دو دستت محکم شلوارتو می گیری و با کمک دستات شروع می کنی به تکون دادن پاهات که در نتیجه بیشتر از پاهات خودتی که تکون می خوری

بهت می گم گیتا کو ؟ باانگشت به خودت اشاره می کنی . هه رو هم می شناسی از خاله و مامانی گرفته تا طاهاجونو ... عروسکات رو همینطور از خرس پو گرفته تا خرس کوچولو و نی نی نای نای می کنه و ...

در شناخت لوازم و ظرف و ظروف اشپزخونه هم که تبهر خاصی داری واسه خودت اشپزیم می کنی . بهت میگم تو غذا نمک بریز یه چیزی ور میداری و هی خودتو کج وراست می کنه مثلا داری نمک می زنی

تا صدای استکانای چایی رو از دور می شنوی هنوز چایی رو نیاوردن شروع می کنی پف کردن اونم با یه حالتی که ادم دلش می خواد قورتت بده

عاشق تبلیغ محصولات غذای اماده خانم خانما هستی  

تا تو خیابون چشمت به درخت می یوفته با انگشت اشاره می کنی بهشون و کلی ذوق می کنی آخه از نظر تو این یعنی بیرونی

اگه یکی کلاه داشته باشه به نشانه کلاه داشتنش دستت رو می ذاری رو سرت و اگه عینک داشته باشه دستای کوچولوتو مشت می کنی و می ذاری رو چشمات

هنوز سوار ماشین نشده دیگه انگشت اشارت سمت ضبط ماشینه یعنی روشنش کنین

در داشپورته ماشینو باز می کنی و تموم مدارک و کاغذای بابا رو درمیاری و می دی به خودشو بعدشم واسه خودت دست می زنی انگاری چه کار مهمی کردی 

وقتی صدای اذان یا دعا رو می شنوی دستهات رو بعنوان دعا به سمت آسمون بلند می کنی یعنی دارن دعا می خونن

کوچیکتر که بودی واسه دالی موشه کردن سرتو تا نزدیکی پاهات می یاوردی پایین و در حالی که صورتت به سمت ما بود  مثلا دالی موشه می کردی

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!

نظرات (0)