مراسم شب يلدا- خونه ي اقاي احساني دوست خانوادگي
واسه شب يلدا از قبل دعوت اقاي احساني دوست خانوادگي بابا جون بودیم البته این برنامه نوبتیه . سال پیش خونه بابا جون بود که ما نرفتیم و امسال نوبت اقاي احساني بود به رسم هر ساله به صرف گوشت داغ و چون برنامه خونه ي مامانی عوض شد تونستيم بريم . بنده خدا بي بي جان( خانم اقاي احساني) زحمت كشيده بودن و يه سوپ خوشمزه و سالاد الويه هم درست كرده بودن . خلاصه بعد شام امديم تو هال و سفره ي تنقلات شب يلدا پهن شد كه خيلي ديدني بود و تا ساعتاي ١.٥ اونجا بوديم کاش می شد روز بعد از يلدا هم ادارات با يه ساعت تاخير شروع بشه تا همه از اين شب استفاده ي لازم رو ببرن سفره تنقلات پدرب...
پيشواز شب يلدا - خونه ي ماماني
امسال چون شب يلدا خاله بيتا كشيك بود ماماني يه شب زودتر مراسم شب يلدا رو گرفتن . همه بودن به اضافه ي خاله زهرا و فاطمه جون و همسرشون( خانواده ي همسر خاله رويا) ...
تولد بابا
پنجشنبه صبح با گیتا جون رفتیم خوشه يه کیک كوچولو خریدیم و از اونجا رفتيم اداره بابا تا واسه تولدش سوپرایزش کنیم اخه تاريخ تولد واقعي بابا طبق اونچه كه بابا جون ( پدربزرگ) پشت جلد قران به قمري نوشتن مي شه ٢٩ اذر . خلاصه از تو شيريني فروشي زنگ زدم اداره بابا و با یکی از همکاراش هماهنگ کردم . وقتي رسيديم در اداره ، همکار بالا امد پایین و ما رو تحت مسائل امنیتی اول برد تو ابدارخونه تا بره در اتاق خودش و بابا رو ببنده و بعد ما رو ببره تو اتاق رئیسشون . وقتي رفتيم اونجا شمع رو روشن كردين و بابا رو صدا زدن و ..... ...
جشن يلداي مهد گيتا جون- هتل جهانگردي97/9/27
سه شنبه شب مراسم شب يلداي مهد گيتا جون بود هتل جهانگردي واسه كسايي كه از قبل ثبت نام كرده بودن مراسم شامل زدن كف ، رقص محلي ، مراسم نقالي شاهنامه و نهايتا پذيرايي و شام بود قابل توجه كسايي كه نمي دونن مراسم كف زني چيه بايد بگم اين مراسم جزو مراسم اييني شب يلدا تو منطقه ماست که ماده ي اصليش جوشونده ي ريشه شيرين بيانه و تو هواي سرد داخل يه تغار بزرگ با دسته اي ازچوب گز اين قدر زده مي شه كه نهايتا مثل سفيده ي تخم مرغ زده شده سفيد و سفت مي شه و به خاطر شکل ظاهریش بهش مي گن كف . البته قبل خوردن بهش پودر قنداضافه مي كنن ولي خوردنش خيلي خاصيت داره . از قدیم رسم اين بوده موقع کف زدن ٢ تا تغار مي ز...
جمعه ٩٧/٩/٢٣
...
نویسنده :
مامانی گیتا جون و برديا جون
14:58
اندر احوالات
سلام فرشته های مامان این هفته خبر خاصی نبود جز اینکه بردیا جون یه خورده سرما خورد که خدا رو شکر الان بهتره و گیتا جون هم طبق معمول سه روز از هفته بعد ظهرا می ره کلاس(شنبه و دوشنبه و پنجشنبه) و صبح ها هم مهد یادم رفته بود بگم بردیا جدیدا بعضی افعال رو هم یاد گرفته و به کار می بره مثل آمد مثلا می گه گیتا امد بنداز - بیا- بشین - می خوام البته می گه ماخوام و چون کلا خیلی زیاده خواهه این فعل آخری رو از همه بیشتر بکار می بره یعنی هر چه بگیم اونم به قول خودش ماخواد ...
جلسه اولیا و مربیان- مهد شاپرک
تولد طاها جون
جمعه 97/9/9 تولد طاها جون پسر همکار مامان (خاله فرشته) منو گیتا رفتیم و بردیا پیش بابا موند ...