گیتا جونیگیتا جونی، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 29 روز سن داره
برديا جونیبرديا جونی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 20 روز سن داره

ستاره هاي زمینی

آبان 98 -سفر به کیش

1398/8/8 12:50
159 بازدید
اشتراک گذاری

سلام نفسای مامان

جونم براتون بگه که چون تابستون امسال بخاطر مراسم دامادی دایی رضا و بحث مدرسه رفتن گیتا خانم نشد بریم سفر واسه همون یه هماهنگی با عمه سمانه کردیم که تو تعطیلات آبان دو خانوادگی بریم کیش . البته عمو مجید شوهر عمه سمانه کویت بود و عمه جون با پسر عمه ها ارنیک و اتبین جون قرار شد بیان . یه دو سه روز بعد اوکی کردن پرواز وهتل بابا جون ( بابای بابا)هم گفتن ما هم باشما می ییایم این شد که سه خانوادگی برای 4 روز از شنبه 4 تا سه شنبه 7 آبان راهی کیش شدیم البته چون بابا اینا دیرتر از ما اقدام کردن و به خاطر تعطیلات یه مقدار شلوغ شده بود پرواز ما جا نداد و مجبور شدن با یه پرواز دیگه البته 2 ساعت زودتر از ما برن کیش ولی هتلمون یکی بود .

ما جمعه ظهر همراه بابا جون از بیرجند راهی مشهد شدیم . صبح شنبه یعنی همون روزی که ساعت 2.5 پرواز داشتیم بابا جون به خاطر یه کار اداری رفت بیرون و اینقدر دیر برگشت خونه که نزدیک بود ازپرواز جا بمونیم خلاصه بعد کلی استرس که هم ما کشیدیم و هم بنده خدا عمه جون وقتی رسیدیم فرودگاه عین فیلما تا سالن خروجی می دویدیم و بنده خدا کارمند شرکت هواپیمایی هم ما رو در حال دو همراهی می کرد که به پرواز برسونه خلاصه سوار اتوبوس که شدیم به عمه جون که تو هواپیما نشسته بود خبر دادیم که خیالت راحت خودمون رو رسوندیم 

تو کیش هم برنامه هر شبمون رفتن به پیست دوچرخه سواری بود . دو نوبت هم صبح تا ظهر رفتیم دریا و شب آخری هم که کیش بودیم موتور برقی کرایه کردیم و من با شما دو تا وروجک رفتیم دور دور و بابا هم با مامان جون با دوچرخه ما رو همراهی می کردن

خدا رو شکر تو اون هفته مدرسه گیتا خانم هم تعطیل بود

پسندها (5)

نظرات (2)

مامان صدرامامان صدرا
1 دی 98 20:05
خوش باشین عزیزای دلم ❤❤❤❤❤
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون دوست خوبم
عمه فروغعمه فروغ
3 دی 98 21:26
همیشه به شادی و گردش😘