اهم اخبار
سلام عشقای مامان
جونم براتون بگه اخرین پنجشنبه قبل ماه رمضون واسه کار اداری بابا رفتیم مشهد و یکشنبه عصر برگشتیم. جمعه ش واسه نهار رفتیم خونه ی عمه سمانه و عمو مجید(شوهر عمه سمانه)رو هم بعد مدتها دیدیم فامیل عمو مجید همگی بودن و در کنارشون خوش گذشت . ارنیک و اتبین کلی اصرار کردن شب بمونیم ولی چون فرداش مدرسه داشتن برگشتیم خونه خودمون
شما دو تا عاشق مشهد رفتن هستین و تو بازی های دو نفرتون وقتی روابطتون حسنه هست شال و کلاه می کنین و دوتایی می رین مشهد . گیتا به بردیا می گه بریم مشهد بردیا هم می گه ها بریم مشهد .حالا مشهد کجاست ؟ معمولا اتاق مهمان و زیر میز نهارخوری هم معمولا خونه مامانیه
ماه رمضون هم خیلی وقته شروع شده و یه جورایی رو به اتمامه اولین جمعه رمضان افطار دعوت خانواده اقای احسانی دوست بابا اینا بودیم که چون من حالم خوب نبود و بردیا هم خواب بود فقط بابا و گیتا رفتن . جمعه بعدش هم دعوت عمو صادق بودیم رستوران پارس . پنجشنبه بعدش هم دعوتی ما بود رستوران فیروزه . این هفته هم با ترافیک دعوتی ها مواجه هستیم
دوشنبه دعوتیه امیراقا پسر عمه بابا - سه شنبه دعوتیه مژگان جون (دختر اقای احسانی) تالار پارس-چهارشنبه دعوتیه اقای علوی از دوستان و بستگان دور بابا اینا جهانگردی-پنجشنبه دعوتیه بابا جون تالار خودشون - جمعه دعوتیه مریم جون (دختر امیر آقا )و یکشنبه پیش رو هم دعوتیه اقا مهران پسر عمه بابا
بابا و دوستش هم همچنان درگیر ساخت کمپرشون هستن و بنایی خونه مامانی (نمی دونم گفته بودم یا نه ولی از اواخر اسفند بنایی طبقه پایین شروع شد) هم تقریبا رو به اتمامه و امروز کابینت ها رو نصب می کنن .