یه سفرسه روزه به مشهد
سلام عشقای مامان
روز پنجشنبه عصر به سمت مشهد راه افتادیم و اخرای شب رسیدیم
ظهر شنبه نهار دعوت عمه سمانه بودیم . بابا جون و عمه سهیلا و عمو صادق و خاله مینا هم بودن و اونجا شما کلی با ارنیک و اتبین جون بازی کردی البته چون مامان از صبح حالش خوب نبود عصر با عمه سمانه رفتیم درمانگاه سرم زدیم
ظهر شنبه هم دعوت عمه صدیقه بودیم اما چون باز شما و بردیا و بابا حالتون خوب نبود برنامه رو کنسل کردیم و سر شب که حال همه بهتر شد رفتیم بیرون خرید و روز یکشنبه هم عصر برگشتیم بیرجند ولی جاده حسابی شلوغ بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی