عشق مامان تولدت مبارک

کیستی تو ای بهترین داشته ام
لذت بودنت را قدر دانم...
شکر که هستی بهترینم
برایت دنیای به زیبای
هر آنچه زیبایش میدانی
آرزو میکنم...

هدیه ی بابا

و بقیه ی هدیه ها

سلام نفسک مامان

مراسم تولدت بعد پایان مولودی و بعد اتمام اذان با گذاشتن موزیک شروع شد البته من زمانی که همه رو واسه مراسم مولودی دعوت می کردم اسمی از تولد نبردم که کسی واسه خرید کادو به زحمت نیفته ولی به همه گفتم که بعد پایان مولودی خودمون برنامه داریم که تا 8.5 طول می کشه و تا اون ساعت در خدمت همه هستیم  خلاصه همه دخترا رو اوردم وسط و مجلس حسابی گرم شد . تو این فاصله منم سریع شما رو بردم تو اتاق و لباسای تولدت رو تنت کردم (آخه چون لباست سفید بود گفتم شاید از ابتدا تنت کنم کثیف بشه) و بعد کلی بزن و برقص کیک رو اوردیم  . تو این فاصله هم از مهمونا با چیپس و پفیلا پذیرایی کردیم و بعدشم بقیه مراسم از خوندن اهنگ تولد تولد گرفته تا  فوت کردن شمع و رقص چاقو و نهایتا برش کیک و توزیعش

البته ناگفته نماند چند تا از مهمونا زحمت کشیده بودن و چون حدس زده بودن که بعد مولودی تولد گیتا جون باشه موقع خداحافظی کادوهاشون رو رونمایی کردن

دو تا مامان بزرگا پول دادن 

کارتای هدیه هم دو تاش مال گیتا جونه و یکی هم واسه بردیا (آخه تولد بردیا جون چند روز دیگه هست) از طرف نرگس خانم خانم پسر عمه ی بابا و مریم جون دخترشون

عروسکا هم از طرف آمنه خانم  دختر عمه ی بابا - الهام جون دخترشون و سارا جون نوه  عمه ی دیگه ی بابا

سگ موزیکال از طرف خاله رویا برای شما و رباط هم برای بردیا

اون پیراهن صورتیه خوشگل هم از طرف دایی رضا

ماشین زرده هم از طرف مریم خانم پرستار بردیا واسه آقا بردیا

دست همگیشون درد نکنه و همینطور دست کسایی که با آمدنشون محفل ما رو منور کردن