سرويس
امروز گيتا براي اولين بار با سرويس رفت كلاس البته راننده ي سرويس يه خانم اشنا بود ولي بازم چون براي اولين بار با ماشين كسي كه تا حالا نديده بود مي خواست بره خيلي دل هوره داشتم هم از جهت اينكه گفتم شايد چون نمي شناسه نره و هم از جهت امنيتش . خلاصه تا برسيم دم در كلي براش دعا خوندم اول يه خوره با اكراه سوار شد و همش منو صدا مي زد و از من مي خواست منم بيام ولي موقع برگشت كاملا با خانم رفيق شده بود طوري كه از ماشينش پياده نمي شد
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی