مشهد
روز سه شنبه به اتفاق ماماني و دايي رضا رفتيم مشهد البته ٢ ماشينه تا بالاخره پرونده ي خونه رو ببنديم و وسايل رو بچينيم . البته شب اول خيلي سخت گذشت چون تا راه افتاديم شد ساعت ٣ و ساعتاي ٨.٥ رسيديم مشهد اونم تو شرايطي كه مي خواستيم همون شب خونه رو تميز كنيم و وسيله بچينيم بادو تا وروجك گيتا خانم كه تموم مدت لاي وسايل تو گرد و خاكا مي پلكيد و دستمال به دست با يه شيشه پاك كن به خيال خودش تميز كاري مي كرد و تذكرات ما هم كاملا بي فايده بود خلاصه كارمون ساعتاي ٣ صبح تموم شد البته فقط تونستيم فرش كنيم و چيدمان وسايل هال و اشپزخونه موند كه من و مامان صبح تا بقيه از خواب بيدار بشن (البته بيشتر منظورم گيتا خانمه) انجامش داديم . عصر هم رفتيم مجتمع امير براي خريد وسايلي كه كم داشتيم و صبح پنجشنبه هم همينطور
امروز عصر هم بابايي برگشت بيرجند
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی