دايي رضا هم پر
روز جمعه مصادف با سالروز ولادت حضرت زينب مراسم عقد كنان دايي رضا كه به خاطر بارش شديد برف از محضر به خونه ماماني منتقل شد و بنده خدا خاله رويا مجبور شد زردتر بره خونه ماماني واسه چيدن يه ميز مثلا نامزدي
قيافه گيتا خانمي هم در طول مراسم به خاطر حسادت به خصوص موقع خوندن خطبه و رقصيدن عروس و داماد يه چيزي شبيه به اين بود😒
اينم از گيتا خانم كه از همون اول مراسم چسبيده بود به اون حاج اقا و تو اين گير و دار باهاش عروسك بازي مي كرد
موقعي هم كه خطبه رو واسه دايي رضا مي خوندن گيتا جوني براي جلب توجه دايي رضا هي مي رفت پيش دايي رضا و عروسكش رو مي داد بهش و خاله رويا باز بدو بدو مي رفت عروسك و مي گرفت و گيتا خانم باز دوباره اين كارو تكرار مي كرد
وقتي از بچه ها مي خوايم به زور لبخند بزنن همين ميشه ديگه
اينم از غيرتي شدن اروين جوني
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی