گیتا جونیگیتا جونی، تا این لحظه: 11 سال و 7 ماه و 21 روز سن داره
برديا جونیبرديا جونی، تا این لحظه: 7 سال و 7 ماه و 12 روز سن داره

ستاره هاي زمینی

بی تو با خاطره هایت چه کنم

1394/10/26 10:10
671 بازدید
اشتراک گذاری

دایی عزیزم

رفــــــت!

پر کشیــــــــد!

روحــــــــــش طاقــــــت ایـــــــن دنیـــــــــا را نـــداشتـــــ!

دنــــــیا برایــــــش قفــس بود....

قفســــــــــی تنـــــگ..!!

ســـــردش استــــ !!!

امشــــــب مهمــــــــــان خــــــــــــاک ســــرد اســــت!!!

پــــــــرواز کرد!!

خوشــــا بهــــ حــــالشــــــ....

اما مـــــا چــــه کنیمـــــــ بــــا ایـــــن همهــ دلـــــتنگـــــــــــی؟؟؟؟

94/10/27

امروز اول صبح همکارام تو سالن جمع شدن و برای دایی جان فاتحه خوندن منم بی اختیار اشک هام روی گونه هام می ریخت خیلی دلتنگم

پسندها (9)

نظرات (14)

مامانی رضا
26 دی 94 10:15
واااااااااااااااای الهی بمیرم شیما جونم بهت تسلیت میگم امیدوارم غم آخرتون باشه و خدا بهتون صبر بده از طرف من به مامان عزیزت تسلیت بگو
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون عزیزم لطف داری برای مامان که خیلی سخت بود اشک چشماش خشک نمی شه من خودم هم همینطور خیلی برام عزیز بود
مامانش
26 دی 94 11:17
سلام تسلیت میگم غم اخرتون باشه
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون از لطفت عزیزم
وحیده
26 دی 94 12:13
وای خدا رحمت کنه خدا بیامرزه آبجی راستش این جند روزه که نبودی نگران شدم
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون ابجی جونم خدا رفتگان شما رو هم بیامرزه البته هفته پیش سفر بودم و این اتفاق بد روز جمعه افتاد هنوز هم باورش برام سخته خیلی حس بدی دارم کاش بیشتر بهشون سر می زدم دلم براشون خیلی تنگه
rezvan
27 دی 94 10:58
تسلیت می گم ، انشاا... غم آخرتون باشه واقعا غم از دست دادن عزیز درد سختیه ما خودمون هم تو این هفته دو نفر از عزیزانمون رو از دست دادیم دیگه هیچ روحیه و دل و دماغی برامون نمونده !
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون رضوان جون منم بهت تسلیت می گم اره خیلی درد سختیه ادم همیشه فکر میکنه مرگ مال بقیه هست و سراغ عزیزانش نمی یاد
سیما
27 دی 94 11:04
تسلیت میگم عزیزم.خدارحمتشون کنه.خیلی سخته داغ دیدن
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون سیما جان هر وقت یادشون می افتم بی اختیار اشکام جاری می شه خیلی مرد مهربون و مظلومی بودن خیلی دلتنگشونم
مامانی رضا
27 دی 94 11:29
شیما جونم غصه نخور موقع دلتنگیت براشون قرآن بخون تا آروم بشی... میدونم سخته و هیچ جوره نمیشه این درد و تسکین داد و هیچ دلداری آرومش نمیکنه از خدا میخوام بهتون صبر بده .. غم آخرتون باشه عزیزم
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون عزیزم ما موندیم با کلی افسوس که کاش بیشتر بهشون سر می زدیم جاشون خیلی خالیه
مامانی رضا
27 دی 94 11:31
به مامانت دلداری بده تنهاشون نزار... نزار تنها باشن چون تو تنهایی بیشتر یادشون میفته و بیشتر دلتنگ میشن... یه مدت کنارشون باش خدا رحمتشون کنه و به شما صبر بده.. بیرجندزندگی میکردن؟ بابابزرگ گلاله جون بودن؟
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
البته سمانه جان دایی مامانم بودن ولی برای ما به اندازه دایی خودمون عزیز بودن خیلی عزیز بنده خدا مامان هم سفر بودن و همون روز جمعه که این اتفاق افتاد رسیدن بیرجند واسه همون رویا باهاشون تماس گرفته بود که مثلا برای استراحت برن خونش و اونجا یواش یواش بهش گفتن شب هم چون مامان خیلی حالش بد بود رویا مامان رو پیش خودش نگه داشته بود
مامانی رضا
27 دی 94 15:56
دایی مادر آدم با دایی خود آدم هیچ فرقی ندارن... کار خوبی کردین.. کنار مامانتون باشین.. غصه نخورید دیگه راه برگشتی نیست به جاش براشون قرآن بخونین تا روحشون شاد بشه.. و اینکه از حالا هممون باید بیشتر به فکر همدیگه باشیمو هوای دورو بریامونو داشته باشیم
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
اره واقعا البته برای ما این دایی مامانم با بقیشون خیلی فرق داشت مثل دایی خودمون دوستشون داشتیم خیلی مرد نازنینی بود کاملا درست می گی سمانه جان این جور مواقع ادم تازه به خودش می یاد که اگه می خواد حسرت بدل نمونه باید بیشتر حواسش به دور و بریاش باشه به خصوص اونایی که پیرترن
مامان سونیا
28 دی 94 1:32
از آبشار پرسیدم کیستی ؟ گفت اشک کوه ، گفتم از چه می نالی؟ گفت از جدایی دوست! شیما جان خدا رحمتش کنه........ غم اخرتون باشه
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون عزیزم خداوند رفتگان شما رو هم رحمت کنه خیلی لطف کردی
خاله عاطی
28 دی 94 8:07
سلام شیما جان.تسلیت میگم عزیزم.خداوند بهتون صبر بده و تحمل این غم رو واستون آسون تر کنه.
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون عاطفه جان لطف کردی عزیزم
خاله سمیه
28 دی 94 9:02
عجب رسمیه رسم زمونه قصه برگ و باد خزونه میرن آدما از اونا فقط خاطره هاشون به جا می مونه تسلیت میگم شیما جان. انشالا غم آخرتون باشه
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون از محبتت عزیزم
کیان
30 دی 94 13:42
گیتا جون تسلیت عرض میکنم . آدمای خوب همیشه زود میرند
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون کیان جون
محجوب بانو
7 بهمن 94 15:47
وااای از عزیزکم تسلیت میگم خیلی ناراحت شدم داغ عزیز واقعا سخته انشالله که غم آخرتون باشه
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون محبوب جان خداوند رفتگان شما رو هم بیامرزه
مامان
11 بهمن 94 13:03
سلا م شیما جان واقعا ناراحت شدم خیلی تسلیت میگم خدا رحمتشون کنه و به شما و تمام اقوامتون صبر عنایت کنه ببخش که دیر دیدم
مامانی گیتا جون و برديا جون
پاسخ
ممنون خانمی خدا رفتگان شما علی الخصوص برادر مهربونت رو هم بیامرزه این چه حرفیه عزیزم می دونم خیلی گرفتاری