یک روز خوب خدا
یه روز خوب خدا
یه روز خوب خدا
گیتا بلند شد از جا
جیغ می زدو می خندید
اون شروع کرد به تاتا
می خورد زمین پا می شد
گیتاخسته نمی شد
می افتاد و می خندید
دو باره سرپا می شد
مامان جون مهربون
بابا با لب خندون
کف زدن های اونا
چه کیفی داره آخ جون
چه حالی داره گیتا
راه می ره بی رو رو وک
تاتا تاتا می کنه
می ره البته با کمک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی