بازم بازم تولد
تولد بابایی
شنبه شب خاله آمنه بابایی و عمه سمانه و دو تا وروجکش شام مهمون ما بودن برای شام مامان قیمه درست کرد و بابایی هم از بیرون مرغ بریون و سوپ گرفت آخر شب هم چون به روایتی شب تولد بابایی بود (آخه در باب روز تولد بابایی چندین روایته ) یه تولد کوچولو برای بابایی گرفتیم اول مامان تصمیم داشت بابایی رو سوپرایز کنه و عصر که رفتیم خرید براش کیک تولد بگیره که متاسفانه خودش یادش بود
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی