یه نهاره دو نفره و نصفی
این عکس مربوط میشه به اولین باری که منو بابایی جرات کردیم گیتا خانم رو ببریمش تو محیط بیروناون روز منو دخملی و بابایی واسه نهار سه نفری رفتیم مهمانسرای جهانگردی و جاتون خالی ما خوردیم و دخملی ساکت و آروم فقط نگاه می کرد( جان مامان) .یه چند تا مهمان ژاپنی که در زمینه کشاورزی با اداره مامانی همکاری می کنند همون موقع واسه نهار آمده بودند تو رستوران که از دخملی خیلی خوششون اومده بود
بس دخمل من نازه تو دخترا ممتازه قلبش پر احساسه یه دونه ی الماسه
آخه دختر من بیسته قلبم واسش وایمیسته
بوس اولش یادم نرفته اگه اون نباشه میشم کلافه
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی