يلداي ٩٥
ٍ شب يلدا -خونه بابا جون چون ماماني تازه از مشهد برگشتن شب يلدا اول يه سري رفتيم خونه ماماني و از اونجا هم خونه بابا جون به صرف گوشت داغ عمو صادق و خاله مينا -عمه سهيلا و عمو امين هم بودن جاي عمه صديقه خيلي خالي بود سر شبي كه عمه صديقه زنگ زد گفت خوش بحالتون جمعتون جمعه طفلكي عمه جون كشيك بود ...
نویسنده :
مامانی گیتا جون و برديا جون
23:54